نورنیوز-گروه اجتماعی: کفتارهای رسانهای و موجسواری بر درد مردم
حادثه غمانگیز آتشسوزی در بندر شهید رجایی، بلافاصله به فرصتی برای موجسواری بدخواهان ایران تبدیل شد. افرادی مانند رضا پهلوی، مسیح علینژاد، گروه اسماعیلیون و برخی چهرههای ضد ایرانی، بار دیگر چهره واقعی خود را نشان دادند. آنان که در ظاهر برای مردم ایران اشک تمساح میریزند، در واقع در رنج ملت ایران نان خود را میبینند. در این ماجرا نیز بدون کمترین توجهی به حقیقت و آلام مردم، با حمله به نهادهای رسمی و انتشار اطلاعات تحریفشده، سعی در تحریک احساسات و تخریب روحیه ملی داشتند.
این چهرهها که منابع مالیشان پس از تحولات جهانی محدود شده، امروز بیش از همیشه به هر بهانهای برای درآمدزایی سیاسی و جلب توجه اربابان غربی نیازمند شدهاند. آتش بندر شهید رجایی بهانهای دیگر برای آنها بود تا عقدههای شکستهای قبلی را تخلیه کنند.
کیسهدوزی برای فشار بر دیپلماسی
همزمان با جریان گسترده امدادرسانی در ایران و ابراز همدردی جهانی، رسانههای غربی به گونهای هماهنگ دست به سوء استفاده از این حادثه زدند. در حالی که مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان دنبال میشد، برخی رسانههای آمریکایی با انتشار خبرهای بیاساس درباره وجود محمولههای نظامی در بندر، تلاش کردند ایران را متهم به پنهانکاری و تهدید منطقهای نشان دهند.
این سناریو برای فشار حداکثری بر تیم مذاکرهکننده ایران طراحی شده بود؛ تیمی که صراحتاً اعلام کرده بود مذاکرات صرفاً بر سر رفع تحریمها متمرکز است و موضوعات موشکی یا پهپادی جایی در آن ندارد. رسانههای غربی با دستکاری روایتها، سعی داشتند آنچه را که پای میز مذاکره نتوانستند تحمیل کنند، از طریق فشار افکار عمومی به دست آورند.
خوشبختانه پافشاری ایران بر اصول خود باعث شد این پروژه در همان مراحل اولیه ناکام بماند و تلاشهای بیثمر آنان برملا گردد.
سانسور حقیقت برای تطهیر جنایتکاران
یکی از ابعاد پنهان این جنگ ادراکی، سانسور شدید اخبار واقعی و حقایق صحنه بود. رسانههای غربی که طی بیست ماه گذشته جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، لبنان و سوریه را یا سانسور کرده یا توجیه نمودهاند، این بار نیز با بزرگنمایی حادثه بندر رجایی، افکار عمومی را از فجایع انسانی در فلسطین منحرف کردند.
در این فضاسازی هدفمند، سعی شد ضعف مدیریتی به ایران نسبت داده شود و القا گردد که کشور ناتوان از مهار بحرانهاست. این در حالی است که مدیریت سریع حادثه، مهار گسترده آتش و از سرگیری فعالیتهای بندر طی ۲۴ ساعت، نمونهای از توان بالای مدیریت بحران در شرایط تحریم بود.
در مقایسه، در آمریکا و کانادا، آتشسوزیهای وسیع هفتهها ادامه داشت و دولتها نتوانستند آن را مهار کنند. اما این مقایسهها به عمد سانسور شد تا تصویر تحریفشدهای از ایران در ذهن جهانیان شکل گیرد.
وارونهنمایی امدادرسانی و دیپلماسی
رسانههای معاند همچنین کمکهای گسترده داخلی و بینالمللی به ایران را یا سانسور کردند یا تحریف نمودند. ابراز همدردی کشورهای مختلف و اقدام روسیه در ارسال نیروهای امدادی که نشانهای از دیپلماسی مؤثر جمهوری اسلامی بود، در این فضاسازیها به نحوی جلوه داده شد که گویا ایران نیازمند کمکهای اضطراری به دلیل ناتوانی ذاتی است.
در حالی که همدلی ملی و حمایت خارجی نشانهای از اقتدار و جایگاه بینالمللی ایران است، رسانههای وابسته تلاش کردند این حقیقت را وارونه و تحقیرآمیز بازتاب دهند. هدف نهایی آنها، ایجاد گسست اجتماعی و بیاعتمادی به نهادهای ملی بود، امری که با بصیرت مردم و واکنش هوشمندانه نهادهای مسئول تا حد زیادی خنثی شد.