نورنیوز – گروه سیاسی: با گذشت 36 سال از ارتحال امام خمینی(ره) ، بازخوانی و بازاندیشی در شخصیت و افکار بنیانگذار انقلاب اسلامی، همچنان ضروری و لازم است. میراث امام گواینکه از سالها پیش، موضوع تأملات و تحقیقات فراوانی قرار گرفته اما هنوز هم این ظرفیت را دارد که از مناظر بدیع و در سایه تحولات معرفتی و سیاسی زمانه، در ترازوی سنجش قرار گیرد. دکتر حمیدرضا جلاییپور، استاد گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران، در گفتوگوی حاضر به مجموعهای وسیع و متنوع از پرسشهای نورنیوز پاسخ گفته است که وجه اشتراکشان، رجوع بازاندیشانه به میراث فکری – سیاسی امام خمینی(ره)، و نسبتسنجی آنها با وضع موجود است. جلاییپور در مقدمهای که بر پاسخهای خود آورده مؤکدا یادآوری کرده است که :«من متاسفانه تاکنون درباره امام خمینی یک تحقیق روشمند انجام ندادهام. لذا پاسخهای من متکی به تحقیقاتم نیست. بلکه پاسخهای من متکی به دو ملاحظه است. یکی این که به سوالات شما مبتنی بر «تجربه ام» از سخنان و رهبری امام که شاهدش بودم پاسخ گفتم. دوم این که حوزه مطالعات من جامعه شناسی است؛ لذا گرایش مطالعاتی من هم در پاسخهایم اثر میگذارد.» با عنایت به این توضیح ضروری، گفتوگوی حاضر براساس طبقهبندی موضوعی سئوالات و جوابها در سه بخش تنظیم شده و ارائه میشود. در بخش نخست از این گفتوگوی مکتوب، مبانی و بنیانهای فکری و معرفتی شخصیت امام خمینی مورد توجه بوده است.
************************************
در میان روایت هایی که از نظام فکری و سیاسی امام خمینی عرضه شده، روایت مورد نظر شما کدام است و مهمترین دالها و پایههای این روایت چیست ؟ دال مرکزی فکر امام را چه میدانید؟
قبل از انقلاب یادم هست کتاب کوچک امام خمینی را درباره حکومت اسلامی خوانده بودم. در زمانی هم که امام در پاریس بود او اتفاقا بیشتر از حکومتهای متعارف سخن میگفت. اما بر اساس آنچه بعدا اتفاق افتاد روایت من این است که: نظام فکری-سیاسی امام بر مفهوم ولایت فقیه بهعنوان محور اصلی اندیشه سیاسی او استوار است و فکر او در چارچوب اسلام سیاسی و عدالتخواهی تعریف میشود.
شما از دال مرکزی پرسیدید، در نظام فکری امام این دال «ولایت فقیه» است. در این نظام، فقیه عادل و آگاه بهعنوان نائب امام زمان (عج) مسئولیت هدایت جامعه و اجرای احکام اسلامی را بر عهده دارد. این مفهوم، تلفیقی از مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی است. در کنار این مفهوم مرکزی برای امام چهار مفهوم دیگر هم مطرح بود-مفاهیمی مانند «عدالت اجتماعی».
یکی از اهداف اصلی نظام اسلامی، از نظر امام رفع تبعیض، حمایت از مستضعفان و توزیع عادلانه منابع است. متاسفانه پس از ۴۶ سال از این نظر کارنامه خوبی نداریم. در دو دهه اول در کشور کاهش فقر داشتیم اما در ده سال گذشته ده میلیون به جمعیت فقیر اضافه شده است.
مفهوم بعدی «استقلال و نفی سلطه خارجیها» است. شعار “نه شرقی، نه غربی” نشاندهنده تأکید بر استقلال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از قدرتهای خارجی است. امام خمینی نظام سیاسی را بر پایه خودکفایی و مقاومت در برابر سلطه بیگانه میدانست. این شعار در زمان جنگ رعایت شد. اما در سه دهه گذشته تحقق این شعار با مشکلاتی همراه شده است. یکی این که استقلالطلبی با خودکفایی اقتصادی مساوی شده و این سیاست در عمل به محیط زیست ایران بعنوان کشوری کمآب آسیب زده و فرایند توسعه ایران را با مشکل روبرو کرده است. دوم این که در دهه گذشته سیاست خارجی ایران «متوازن» نیست، و برای بخشی از حکومت بصورت اغراق آمیزی آمریکا ستیزی و محو اسرائیل بعنوان هویت نظام سیاسی معرفی شده، که به نظر من این خصایص از نظرات امام بیرون نمیآید. در واقع هویت اصلی نظام سیاسی خدمت، احترام و جلب رضایت مردم است.
مفهوم دیگر «مردمسالاری دینی» است. در اندیشه امام، نقش مردم در تعیین سرنوشت خود از طریق مشارکت سیاسی (مانند انتخابات) و همراهی با حاکم اسلامی، کلیدی است. خوشبختانه بعد از انقلاب مرتب انتخابات برگزار شده اما تشدید نظارت استصوابی از سوی شورای نگهبان از نقش مردم در نظام کاسته است. تا جایی که در انتخابات ریاست جمهوری ١۴٠٣ پنجاه درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند که عدد بزرگی است.
برای امام «معنویت و اخلاق» هم جدی مطرح بود. تزکیه نفس و التزام به ارزشهای اخلاقی در کنار عمل سیاسی، از پایههای فکری ایشان بود. از این لحاظ هم در عمل کارنامه خوبی در بین سیاسیون در میان مردم نداریم.
اگر بخواهید سیر فکری و شخصیت سیاسی امام را دسته بندی کنید، چه دورههایی را در تاریخ حیات ایشان قائل هستید؟
پاسخ به این سوال نیازمند مطالعه بیشتر است. اجمالا به چهار دوره میتوان اشاره کرد. دوره اول دوره شکلگیری و تدوین فکری از تولد تا دهه ١٣۴٠ است. در این دوره تمرکز بر تحصیلات حوزوی، عرفان، فلسفه و فقه بود. دوره دوم دوره مبارزه و نهضت از ١٣۴١ تا ١٣۵٧ بود. یعنی آغاز مبارزه علیه رژیم پهلوی، سخنرانیهای انقلابی، تبعید به ترکیه، عراق و فرانسه، و تدوین نظریه ولایت فقیه در نجف (کتاب «حکومت اسلامی»). دوره سوم دوره رهبری انقلاب و تأسیس نظام از ١٣۵٧ تا ١٣۶٠ بود. رهبری وهدایت انقلاب اسلامی، تأسیس جمهوری اسلامی، تثبیت نظام با قانون اساسی و نهادسازی، و مواجهه با چالشهای اولیه مانند جنگ تحمیلی را بعهده داشتند. دوره چهارم دوره دوره تثبیت نظام از ١٣۶٠ تا ١٣۶٨ است. این دوره همراه با مدیریت جنگ، تبیین اصول سیاست خارجی، تأکید بر عدالت و مردمسالاری دینی تا پایان حیات بود. این دورهبندی، تحول شخصیت امام را از یک عالم دینی به یک رهبر انقلابی و سپس معمار نظام سیاسی را نشان میدهد.
مبانی و بنیان های نوآوری و نواندیشی دینی و فقهی در فکر امام چه بود و چه مصادیقی در سیره فکری و سیاسی ایشان داشت؟
من اینجا نظر شخصی خود را مطرح میکنم. یکی از نوآوریها اجتهاد پویا است. امام بر اجتهاد مبتنی بر زمان و مکان تأکید داشت و فقه را ابزاری برای پاسخگویی به نیازهای معاصر میدانست. دوم مصلحت نظام است، معرفی مفهوم مصلحت بهعنوان معیاری برای تصمیمگیری در شرایط پیچیده، فراتر از احکام اولیه فقهی؛ و معرفی ولایت مطلقه فقیه به معنای گسترش اختیارات فقیه برای انعطافپذیری در اداره جامعه و حل مسائل نوظهور بود. یا بازتعریف نقش مردم در نظام اسلامی، با تأکید بر مشارکت و مقبولیت مردمی در چارچوب شرع (که البته اینجا با ابهاماتی هم همواره بوده).
برای اشاره به مصادیق به برخی امور میشود توجه کرد. یکی تأسیس جمهوری اسلامی مبتنی بر تلفیق دین و دموکراسی، که بیسابقه در تاریخ فقه شیعه بود. البته اینک پس از ۴۵ سال عده از صاحبنظران درباره کارنامه این نوآوری بحث دارند. دیگری تدوین قانون اساسی بود و گنجاندن نهادهایی مانند مجلس و انتخابات برای مشارکت مردم و نظارت بر قدرت. سوم تصمیم مصلحتمحور مانند پذیرش قطعنامه 598 در جنگ تحمیلی با اولویت مصلحت نظام و حفظ جان مردم. چهارم تشکیل مجمع تشخیص مصلحت، نهادی برای حل تعارضات و تصمیمگیری بر اساس مصالح کلان جامعه. پنجم تاکید بر مواضع جهانی مثل وحدت شیعه و سنی و حمایت از مردم فلسطین اشغالی (مانند روز قدس) که رویکردی جدید در سیاست خارجی بود، که البته سیاست پرهزینهای هم بوده است.
امام، مهم ترین آسیب، انحراف و آفت بالفعل و بالقوه انقلاب را چه می دانست و برای پیشگیری از آن انحراف ها چه توصیه ای داشت؟
امام خمینی (ره) مهمترین آسیب و انحراف بالفعل و بالقوه انقلاب اسلامی را انحراف از ارزشهای اسلامی و انقلاب و دور شدن از خدمت به مردم و عدالت اجتماعی میدانستند. ایشان معتقد بودند که بزرگترین خطر، تضعیف وحدت ملی، غلبه دنیاطلبی و قدرتطلبی بر مسئولین، و فراموشی آرمانهای اولیه انقلاب مانند استقلال، آزادی، و بیتوجهی به ارزشهای اسلامی میدانستند. از نظر ایشان، اگر مسئولین و مردم از روحیه انقلابی و سادهزیستی فاصله بگیرند و به جای خدمت به محرومان به دنبال منافع شخصی یا گروهی باشند، انقلاب به تدریج از مسیر خود منحرف میشود.
توصیههای ایشان برای جلوگیری از انحراف این بود که مسئولین باید از تجملگرایی و اشرافیگری پرهیز کنند و مانند مردم عادی زندگی کنند تا ارتباط با تودهها حفظ شود. تأکید بر پرهیز از تفرقه، حفظ اتحاد بین مردم و مسئولین، و دوری از اختلافات جناحی که به تضعیف انقلاب منجر میشود. انقلاب باید حامی مستضعفان باشد؛ مسئولین باید خدمت به مردم را اولویت قرار دهند و از بوروکراسی و فاصله با مردم اجتناب کنند. پرهیز از وابستگی به قدرتهای خارجی و تقویت خودباوری ملی در همه حوزهها. آموزش نسل جوان با ارزشهای اسلامی و انقلابی برای جلوگیری از نفوذ فرهنگی و فکری دشمن. مسئولین باید خود را در معرض نقد و نظارت قرار دهند و با خودسازی معنوی، از فساد و انحراف مصون بمانند. خلاصه توصیههای امام بیشتر جنبه اخلاقی داشت و کمتر به توصیههای نهادی مثل مطبوعات آزاد، تقویت سمنها و اصناف، یا انتخابات حزبی تاکید داشتند.
اصلی ترین «ناخواندهها» در منظومه فکری و سیاسی امام را چه می دانید؟ کدام پاره از اندیشههای ایشان را غریب یا حتی متروک میدانید؟
یکی بعد عرفانی و معنوی اندیشه سیاسی امام است. امام بهعنوان عارفی برجسته، سیاست را از منظر معنویت و تزکیه نفس هم مینگریست. تأکید ایشان بر پیوند سیاست با اخلاق و عرفان اسلامی (مانند ضرورت خودسازی حاکمان و جامعه) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. یا تأکید امام بر سادهزیستی و دوری از اشرافیگری در میان برخی مسئولین کمتر مورد توجه عملی قرار گرفته است.
چگونه می توان نظام فکری و سیاسی امام را برای نسلهای امروز ، پذیرفتنی یا دست کم فهمیدنی کرد؟
برای پذیرفتنی یا فهمیدنی کردن نظام فکری و سیاسی امام خمینی (ره) برای نسلهای امروز، باید رویکردی کاربردی، بهروز و متناسب با زبان و نیازهای این نسل اتخاذ کرد. مفاهیم کلیدی مانند استقلال، عدالت اجتماعی، و مردمسالاری را باید با زبان نسل جوان (از طریق رسانههای اجتماعی، اینفوگرافیک، و محتوای چندرسانهای) توضیح داد، با تأکید بر ارتباط این مفاهیم با مسائل روزمره مثل معیشت و هویت. برجسته کردن ارزشهایی مانند عدالت، آزادی، و مبارزه با فساد که برای نسل جدید جذاب است. باید فضایی برای پرسش و پاسخ و نقد منصفانه از اندیشه امام فراهم کرد تا نسل جوان احساس کند دیدگاههایش شنیده میشود و با منطق و استدلال پاسخ داده میشود.
نورنیوز