نورنیوز-گروه فرهنگی:
کودکی که بازنگشت؛ آغاز جنایت
در سحرگاه ۲۳ خرداد، نخستین موشکها آسمان تهران را شکافتند. سامانههای هشداردهنده فعال شدند، اما نه همهجا. در یکی از کوچههای ورامین، کودکی هفتساله در آغوش مادرش پناه گرفت. موشک دوم، سقف را برد و لبخند کوچک کودک برای همیشه خاموش شد.
او تنها یکی از ۲۱ کودک شهید این حملات بود. جنگ، این بار بیهیاهو، در کوچه پسکوچههای شهر جان گرفت.
آمارهایی که درد میکشند، نه عدد
تا پایان خرداد، طبق گزارش وزارت بهداشت و نهادهای میدانی: بیش از ۶۵۰ غیرنظامی شهید شدند. ۳۵ زن جان باختند؛ مادر، پرستار، دانشجو، کارگر. بیش از ۳,۵۰۰ نفر مجروح شدند؛ از نوجوان ۱۷ساله تا پیرمرد ۸۰ ساله.
تهران، اصفهان، کرمانشاه، تبریز، فارس و همدان بیشترین آمار قربانیان را داشتند. در برخی مناطق، نه برق بود و نه پناهگاه. زنان باردار در بیمارستانهای بدون ژنراتور زایمان کردند. اینها آمار نیستند؛ اینها روایتهای زنده از فاجعهای واقعیاند.
آنها که دیده نشدند
در میان کشتهشدگان، اسامی کمسنترین و بیپناهترینهاست: نوزادی ۷ ماهه در بیمارستان فیروزگر تهران سه کودک دبستانی در قم و اسلامشهر دانشآموزی ۱۷ ساله که حین نجات خواهرش در تبریز جان داد پرستاری در بیمارستان رازی تبریز هنگام جابهجایی مجروحان شهید شد. صدایش در هیچ رسانهای نپیچید.
یک کارگر شهرداری که در حال جمعآوری آوار بود، با ترکش بمب جان داد. اینها چهره پنهان حملاتی هستند که هیچ تفاوتی میان نظامی و غیرنظامی قائل نشد.
بیمارستان ها آماج دشمن صهیونی
طی ۷۲ ساعت نخست، ۱۸ مرکز درمانی در مناطق مختلف دچار آسیب مستقیم یا تخلیه اضطراری شدند. در برخی بیمارستانها، دارو برای سوختگی، پلاسما و خون کافی نبود. در کرمانشاه، بیماران با برانکارد به راهروی نمازخانه منتقل شدند. هنوز هم بسیاری از مجروحان در بخش مراقبتهای ویژه هستند؛ برخی چشمهایشان را از دست دادهاند، برخی دستهایشان را، و بعضیها حتی خانوادهشان را.
جنگ، وقتی نوبت زنان میشود
جنگ که میرسد، صدای زنها را کمتر میشنوی. اما بیشترین بارِ رنج، بر دوش آنهاست. در این حملات، زنانی کشته شدند که یا در حال پخت غذا برای فرزندشان بودند یا در حال نجات جان دیگران. مادر بارداری در همدان جان داد و نوزادش هرگز به دنیا نیامد. زنی در شیراز که شوهر و دو پسرش را در یک لحظه از دست داد، تنها در مقابل دوربین گفت: «به من بگویید چرا؟»
سکوت بینالمللی؛ زخمِ دوم این فاجعه
در حالی که دهها نهاد بینالمللی در قبال حملات روسیه، اوکراین و غزه موضعگیری میکنند، سکوت آنها در برابر این جنایت حیرتآور است. آیا کودکان ایرانی با دیگر کودکان جهان تفاوت دارند؟ آیا جان یک دختر بچه در تهران یا اصفهان کمتر از یک کودک در اروپا ارزش دارد؟ وجدان جهانی در این فاجعه کجا ایستاده است؟
ما باید روایت کنیم
اگر ما روایت نکنیم، آنها روایت خواهند کرد؛ وارونه، تحریفشده، بیروح. اکنون زمان مستندسازی، دادخواهی و طرح شکایت در نهادهای حقوق بشری فرارسیده است. وظیفه رسانهها، خانوادهها، دانشجویان و وجدانهای بیدار، حفظ نام و تصویر این قربانیان است.