نورنیوز- گروه سیاسی: هر سال در هفته دولت، فضای رسانهای و سیاسی کشور آکنده از گزارشهای پرشمار درباره دستاوردها، تلاشها و سختیهای کار دولتها میشود. این رویکرد، در اصل، نه تنها موجه بلکه ضروری است؛ زیرا جامعه و افکار عمومی باید بدانند مدیران ارشد کشور در برابر چه مشکلاتی ایستادهاند و چگونه به آنها پاسخ دادهاند. در شرایطی مانند دولت چهاردهم به ریاست مسعود پزشکیان، که همزمان با بحرانهای چندلایهای چون جنگ، ناترازیهای ساختاری در اقتصاد و فشارهای اجتماعی اداره کشور را به دوش میکشد، قدردانی و حتی حمایت روانی از دولتمردان بیش از همیشه ارزشمند است.
اما مشکل آنجاست که این قدردانی گاهی به ورطه اغراق، مبالغه و ستایشهای بیپایه میافتد؛ همان چیزی که رئیسجمهور بارها با آن مخالفت کرده است تاجایی که مردم، اعتراض چندی پیش پزشکیان به معاون خود با تعبیر طنزآمیز «جعفر ول کن... » را به ضربالمثل بدل کردهاند. این نشان میدهد که مردم، روحیه تملق ستیزی رئیس جمهور را شناخته و پسندیدهاند و رفتار اخلاقی او را در پرهیز از ستایشهای موجه، چه برسد به ناموجه، باور کردهاند. در چنین وضعیتی، چندان قابل پذیرش نیست که افراد، نهادها یا رسانهها در قدردانی از تلاشهای خالصانه دولت چهاردهم و شخص پزشکیان، به تعابیر اغراقآمیز و چه بسا خود ویرانگر متوسل شوند.
روانشناسی اجتماعیِ قدردانی درست
مطالعات روانشناسی اجتماعی نشان میدهد که قدردانی صادقانه و موجه، هنگامی که با صداقت، شفافیت و مستندات واقعی همراه باشد، به تقویت سرمایه اجتماعی و افزایش اعتماد عمومی میانجامد. اما هنگامی که زبان قدردانی به افراط و مبالغه کشیده شود، اثر معکوس دارد: مردم با مقایسه تجربه زیسته خود با آنچه رسانهها میگویند، دچار بیاعتمادی و دلزدگی میشوند. در علم ارتباطات، این وضعیت را «واگرایی پیام و تجربه» مینامند؛ یعنی شکاف میان روایت رسمی و واقعیت روزمره.
وانگهی، علم تبلیغات و روابط عمومی نیز بر یک اصل مهم تأکید دارد: محتوای اقناعی باید معتبر و حتیالامکان غیرمستقیم باشد. هرچه یک پیام تبلیغاتی یا رسانهای از واقعیت فاصله بگیرد و رنگ و بوی زیادهروی و زیادهگویی داشته باشد، اثرگذاری آن نهتنها کاهش مییابد بلکه به ضدتبلیغ تبدیل میشود. در واقع، اغراق در قدردانی نه فقط بیفایده، بلکه مخرب است؛ زیرا هم شخصیت دولتمردان را کوچک میکند و هم مردم را به این نتیجه میرساند که دستگاه رسانهای دولت توانایی نقد و نگاه واقعبینانه ندارد.
آداب قدردانی استاندارد
از منظر اخلاق سیاسی و ارتباطات رسانهای، قدردانی از دولت باید بر سه رکن اصلی استوار باشد:
1. واقعگرایی: هر دستاوردی باید در متن شرایط سخت و محدودیتها توضیح داده شود، نه با بزرگنمایی غیرواقعی و نه با کوچکانگاری.
2. توازن: همانطور که نقاط قوت بیان میشود، کاستیها هم باید شناخته شوند تا روایت رسانهای دچار یکجانبهگرایی نشود.
3. شخصمحوری کمتر، نهادمحوری بیشتر: قدردانی از یک فرد، اگر به ستایش بیحد تبدیل شود، به شخصیتسازی کاذب منجر میگردد. در حالیکه تأکید بر عملکرد جمعی، نظام اداری و تلاش نهادی، سالمتر و مؤثرتر است.
نباید فراموش کرد که قدردانی واقعی از دولتها تنها کار رسانهها نیست؛ جامعه هم باید سهم خود را ایفا کند. قدردانی از دولت یعنی صبر و همراهی مردم در برابر دشواریها، مشارکت در برنامههای اصلاحی، و نقد منصفانه به جای تخریب یا ستایش افراطی. در حقیقت، جامعهای که بتواند قدردان باشد، همانقدر به بلوغ اجتماعی نزدیک میشود که جامعهای که بتواند منتقد باشد.
هفته دولت فرصتی است برای مرور کارنامه و قدردانی از خدمتگزاران مردم؛ اما این قدردانی باید علمی، اخلاقی و مبتنی بر معیارهای روانشناسی اجتماعی باشد. تملق، همانگونه که دکتر پزشکیان بارها هشدار داده، نه خدمت به دولت است و نه خدمت به ملت. آنچه به کشور کمک میکند، حمایت صادقانه، نقد منصفانه و تقویت امید واقعبینانه است. تنها در این صورت است که قدردانی به سرمایه اجتماعی تبدیل میشود، نه به شعاری بیاثر.
نورنیوز