نورنیوز- گروه سیاسی: ایران بار دیگر در آستانه مرحلهای حساس از تعاملات هستهای خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و اروپا قرار گرفته است؛ مرحلهای که نه تنها سرنوشت مناسبات هستهای، بلکه مسیر دیپلماسی و امنیت ملی کشور را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. قرار است روز دوشنبه 17 مرداد، نشست سپتامبر آژانس برگزار شود که طی آن موضوع پرونده هسته ای ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
برخی رسانههای غربی ادعا کردهاند که به گزارش محرمانهای از آژانس دست یافتهاند که مدعی است ذخایر اورانیوم غنیشده ایران با غلظت ۶۰ درصد تا ۱۳ ژوئن به بیش از ۴۴۰ کیلوگرم رسیده و نسبت به گزارش ماه مه، افزایشی ۳۲ کیلوگرمی داشته است. همچنین مجموع ذخایر اورانیوم غنیشده ایران تا همین تاریخ نزدیک به ۹ هزار و ۸۷۵ کیلوگرم برآورد شده است. آژانس با اشاره به شرایط امنیتی پس از حملات به تأسیسات هستهای ایران اعلام کرده که از تاریخ ۱۳ ژوئن قادر به انجام فعالیتهای میدانی لازم برای راستیآزمایی نبوده است.
نوع تازهای از تعاملات با آژانس
در پرتو چنین مدعیاتی قرار است آژانس، پرونده هستهای ایران را روز دوشنبه مورد توجه قرار دهد. موضع تهران البته روشن است. عباس عراقچی چند روز پیش به صراحت اعلام کرد تا زمانی که چارچوب همکاری جدیدی تعریف نشود، هیچ همکاری تازهای با آژانس آغاز نخواهد شد. این گزاره، بیانگر انتخاب راهبردی جمهوری اسلامی در نقطهای است که حفظ حق حاکمیت ملی و پایبندی به اصول دیپلماسی فعال باید به موازات هم پیش بروند.
نقطه کانونی ماجرا آن است که مفهوم «امنیت» در جهان امروز دچار دگرگونی بنیادین شده است. نهادهای بینالمللی، از جمله آژانس، در شرایطی قرار گرفتهاند که تحت فشار قدرتهای بزرگ، استقلال واقعی آنها بارها به چالش کشیده شده است. تجربه ایران از حملات به تأسیسات تحت نظارت آژانس، نمونه روشنی از همین تناقض است: وقتی امنیت یک کشور قربانی منازعات سیاسی میشود، بدیهی است که نمیتوان صرفاً به وعدههای حقوقی دل بست. از همین رو، تأکید ایران بر تدوین مدالیتهای جدید، نه نشانهای از انفعال، بلکه برآمده از ضرورتهای واقعی امنیت ملی است.
این رویکرد در کنار تحرکات دیپلماتیک اخیر نیز قابلفهمتر میشود. گفتوگوی علی لاریجانی با برخی مقامات امنیتی انگلیس، و دیدار اخیر عراقچی با کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در دوحه، نشان میدهد که دستگاه سیاست خارجی ایران، همزمان چند مسیر مذاکراتی را به جریان انداخته است؛ استراتژیای که در آن، مذاکره نه ابزار ضعف، بلکه وسیلهای برای تحکیم جایگاه ایران در معادلات منطقهای و جهانی است.
در مقابل، طرف غربی و مدیرکل آژانس، رافائل گروسی، همچنان بر بازگشت سریع به روندهای سابق اصرار میورزند. اما این اصرار، اگر بدون توجه به ضرورت بازتعریف مناسبات و نگرانیهای امنیتی ایران باشد، راه به جایی نخواهد برد. آژانس باید دریابد که دوران رفتار یکجانبهگرایانه گذشته است و تنها از مسیر توافقی متوازن و واقعبینانه میتوان به آیندهای مطمئن رسید.
چشمانداز پیش رو برای مذاکرات
در این میان، انتخابهای پیشِ رو روشناند: یا همکاری بر مبنای احترام متقابل و توافقی مسئولانه شکل خواهد گرفت، یا تعلل و فشار بیش از حد، به سمت تشدید تنشها و گسترش بحران خواهد انجامید. جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که آمادگی حضور فعال در مسیر نخست را دارد، اما هرگز اجازه نخواهد داد مسیر دوم به بهای تهدید امنیت ملی کشور تحمیل شود.
این نقطه دقیقاً همان جایی است که غرب باید قدر دیپلماسی ایران را بداند. ایران، با وجود فشارها، جنگها و ترورهای پنهان و آشکار، همچنان در حال گفتوگو است؛ و این انتخاب آگاهانهای است که تنها از کشوری با اعتماد به نفس راهبردی و ظرفیت دیپلماتیک بالا برمیآید. در شرایطی که بسیاری از بازیگران بینالمللی به سمت راهحلهای صرفاً امنیتی و نظامی میروند، ایستادن بر مسیر مذاکره، خود ارزش و اعتباری است که نباید نادیده گرفته شود.
امروز، در آستانه گفتوگوهای تازه با آژانس و اروپا، فرصت آن است که جهان بداند ایران اهل دیپلماسی است، اما دیپلماسیای که از درون اقتدار ملی برمیخیزد و با صلابت خطوط قرمز امنیتی همراه است. این پیام اگر بهدرستی درک شود، میتواند به نقطه آغازی برای مرحلهای پایدارتر در روابط ایران و غرب بدل گردد؛ مرحلهای که در آن، احترام متقابل جایگزین فشار یکجانبه خواهد شد.
نورنیوز