نورنیوز-گروه بین الملل: حمله غیرمترقبه رژیم صهیونیستی به قطر با هدف ترور رهبران حماس، زلزلهای سیاسی در منطقه ایجاد کرده و موجی از موضعگیریها و تحلیلها را در محافل سیاسی به راه انداخته است. در حالی که رژیم با زیر پا گذاشتن کلیه قواعد و قوانین بینالمللی و اخلاقی و برغم اعتراضات گسترده جهانی همچنان به جنایات خود در فلسطین، لبنان و سوریه ادامه میدهد، ضربه به حاکمیت و امنیت کشور کوچکی مانند قطر که طرف دعوا نیست و مهمترین وظیفهای که برای خود تعریف کرده میانجیگری برای حلوفصل مشکلات و بحرانهای منطقهای است، معادلات منطقهای را به هم ریخته و کل منطقه، بهویژه کشورهای عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس را در موقعیتی دشوار و در برابر وضعیت امنیتی جدیدی قرار داده است که کاملاً با گذشته متفاوت است.
با آنکه همه اعضای شورای همکاری به نوعی با رژیم صهیونیستی کنار آمده و وارد پیمان ابراهیم شدهاند، اما قطر در این میان پیشتاز بوده و نخستین کشور عضو شورا است که دفتر نمایندگی رژیم صهیونیستی را تحت عنوان مرکز تجاری در دوحه گشوده و برغم فشار بسیاری از کشورهای اسلامی، هرگز حاضر به بستن این مرکز نشده است. شبکه ماهوارهای الجزیره نیز نخستین شبکه تلویزیونی بود که پای تحلیلگران اسرائیلی را به میزگردها گشود و با شکستن این تحریم، قبح این کار را از بین برد. علاوه بر این، قطر با دادن پایگاه عظیم نظامی العُدید به آمریکا و با حضور هزاران نیروی نظامی و بیش از یکصد هواپیمای جنگی آمریکا و نصب سامانههای پدافندی پاتریوت و تاد، هرگز تصور نمیکرد که روزی اینچنین مورد حمله نظامی ارتش صهیونیستی قرار گیرد .
با توجه به نقش میانجیگری قطر بین رژیم صهیونیستی و مقاومت فلسطین، حضور مذاکرهکنندگان حماس در دوحه کاملاً طبیعی بود. زمانی هم مسئولان طالبان افغانستان در قطر حضور داشتند و مذاکرات آمریکا با طالبان با میانجیگری قطر در همین شهر دوحه به انجام رسید. اصولاً وظیفه میانجیگری قطر که مورد قبول همگان قرار گرفته بود، لازمهاش برخورداری قطر و همه ساکنانش از امنیت کامل بود. لذا اولین نتیجه حمله ارتش صهیونیستی به قطر این است که از این پس چیزی به نام میانجیگری وجود نخواهد داشت و پیکارها در منطقه رو در رو خواهد بود.
اصولاً امنیت راهبردی این دولتها در خلیج فارس پیوسته دغدغه اصلی آنها بوده است. زمانی بریتانیا و تا حدودی فرانسه عهدهدار امنیت آنها بودند. پس از عقبنشینی بریتانیا از شرق سوئز، ایالات متحده آمریکا چتر امنیتی خود را بر سر آنها گستراند. اما با روی کار آمدن دولت رونالد ترامپ در واشنگتن، شرایط تغییر کرد؛ چرا که ترامپ با این اعتقاد که آمریکا نیازی به این کشورها ندارد، تأکید کرد که اگر اینها امنیت میخواهند باید بهایش را بپردازند. به این ترتیب ترامپ در سفر اخیر خود به این کشورها پول پارو کرد و صدها میلیارد دلار تحت عناوین مختلف از عربستان سعودی، قطر و دیگر کشورها دریافت نمود. همین قطر علاوه بر میلیاردها دلار تحت عناوین گوناگون، یک هواپیمای بسیار لوکس بوئینگ ۷۴۷ که بیشتر به یک کاخ پرنده میمانست، به شخص ترامپ هدیه داد با این گمان که اینک امنیت راهبردی آنها تضمین شده است.
اکنون یک سؤال مهم این است که آیا دولت آمریکا از تصمیم رژیم صهیونیستی برای حمله به قطر اطلاع داشته و رژیم این حمله را با چراغ سبز آمریکا انجام داده است؟ ترامپ اصرار دارد که نتانیاهو به وی اطلاع نداده و او از گزارش ارتش آمریکا از انجام این حمله مطلع شده و از این اقدام نتانیاهو عصبانی است. اما شواهد و دلایل فنی نشان میدهد که چنین نبوده؛ زیرا ۱۵هواپیمای جنگی رژیم صهیونیستی از حریم هوایی اردن و عراق که تحت کنترل آمریکاست عبور کرده و وارد آسمان خلیج فارس شدهاند. بیتردید رادارهای آمریکایی حرکت این هواپیماها را رصد کردهاند. جالب اینکه پس از ورود این هواپیماها به آسمان قطر، سامانههای پدافندی تاد و پاتریوت که در کنترل افسران آمریکایی است خاموش شدهاند تا هواپیماهای ارتش صهیونیستی محل جلسه رهبران حماس را که برای بررسی طرح آتشبس آمریکا در غزه گرد آمده بودند، بهراحتی بمباران کنند.
اینکه مسئولان حماس چگونه از این مهلکه جان سالم به در برده و در آخرین لحظه محل جلسه را ترک کردهاند و اینکه از این پس آیا در قطر میمانند یا به جای دیگری، مثلاً ترکیه، میروند و آیا در ترکیه نیز امنیت خواهند داشت، موضوعی است که فعلاً بدان نمیپردازیم. زیرا سؤال مهمتر فعلاً این است که چرا آمریکا به دوستان و همپیمانان خود خیانت میکند و تعهدات خود برای حفظ امنیت آنها را زیر پا میگذارد؟ به این سؤال، اسکات ریتر، تحلیلگر آمریکایی و بازرس سابق اسلحه کشتار جمعی در عراق، در یک مصاحبه تلویزیونی چنین پاسخ میدهد: «قطر همپیمان و دوست آمریکا نیست و اصولاً آمریکا هیچ دوست و همپیمانی ندارد و نگاه آمریکا به آنهایی که خود را دوست یا همپیمان آمریکا میدانند نگاهی ابزاری است. آنها برای آمریکا ابزاری هستند که از آنها استفاده میکند و هرگاه لازم باشد آنها را کنار میگذارد!»
و آخرین و مهمترین پرسش این است که اینک در این مرحله جدید منطقهای، قطر و دیگر رژیمهای عرب در منطقه چه راهی در پیش خواهند گرفت و برای بازیافت امنیت راهبردی خود چه خواهند کرد؟ اینک غولی دیوانه و بیشاخودم در منطقه بیمحابا به هر سو حمله میکند و از حمایت بیدریغ آمریکا نیز برخوردار است. البته سیل موضعگیریهای محکومکننده به راه افتاده و همه کشورهای عرب و غیرعرب حمله به قطر را محکوم کردهاند. شورای امنیت نیز بدون آنکه نامی از اسرائیل ببرد، به اتفاق آرا این حمله را محکوم کرده است. اما تجربه نشان داده که رژیم صهیونیستی هرگز پشیزی ارزش برای این محکومیتها قائل نشده است. اتحادیه عرب تشکیل جلسه داده و قرار است کشورهای بزرگ عضو سازمان همکاری اسلامی نیز امروز یکشنبه در دوحه گرد هم آیند. اما آیا ممکن است کشورهای عرب این جسارت را داشته باشند که دست به یک اقدام عملی بزنند و حداقل روابط خود با رژیم صهیونیستی را قطع کنند و بیش از آن، به تشکیل یک پیمان امنیت راهبردی منطقهای بدون چتر آمریکا تن دهند؟